آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان بزرگترین وبلاگ بچه های سمپادی کاشان
نبرد رخش اژدها گذراندن مرحله 7/2 مرحله دوم مرحله قدرت و حمله بود او به طور اتفاقی بعد از گذراندن مرحله اول درون یک چاه افتاد و در یک پیست مسابقه افتاد که شمارش معکوس شروع شد 1.2.3
هزا ران مرد جنگی ماهر حمله ور شدند او به تنهایی با همه انان جنگید و لی هرچه میکشت باز هم نمیتوانست همه را بکشد انگار دوباره زیاد تر میشدند یک هو به یک ضربه بر زمین افتاد یکی از ان مرد ها خنجرش را در اورد و تا رفت روی او بزند اتفاقی کلمه ((سیسیمالویی)) بر زبانش جاری شد با گفتن این کلمه او تبدیل به پنج نفر شد البته 4 تا مجازی و خودش اصلی بودند که باعث3 گول خوردن مردان جنگی میشد بعد دوباره این رمز هم بعد از مدتی دیگر فایده نداشت چون تعداد مردان لحظه به لحظه بیشتر میشد او هم گفت شت=اید بتوانم رمزیجدید درست کنم ((رپتپتون)) نه هیچ اتفاقی نیفتاد ((شانگله مانگله)) نه ((ریپاز ها)) نه ((ا ای زاکمی)) نه (( یو زد یو مای ام دبل یو)) بله اسبی ظاهر شد اسبی چند کاره 1 اسب 2 اسب اژدها او در همان نبرد اسم اسب را رخش اژدها گذاشت و به همین خاطر ان نبرد به نبر اسب اژدها معروف شد بعد سواررخش شد با لا رفت و اورا تبدیل به اژدها کرد و از دهان اژدها اتش بیرون امد همه مردان جنگی سوختند و کشته شدند او در این مرحله دوم بسیار تجربه کسب کرد و دو رمز مهم را یاد گرفت نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 18:24 :: نويسنده : امیر محمد فلاح
![]() ![]() |